پدر
ترنم ، دختر ناز مامان امروز می خواهم به بهانه روز پدر توی این پست از بابای عزیز تر از جونم به خاطر همه مهربونیهاش و فداکاریهاش تشکر کنم. به خاطر همه سختیهایی که زمان تولد تو کشید و صبورانه تحمل کرد. آخه بابایی اصلا خونه های آپارتمانی رو دوست نداره و عادت به خونه حیاط دار و بزرگ خودشون داره و کلی توی آپارتمان حوصله اش سر می ره. به خونه های آپارتمانی میگه زندان. ولی به خاطر من و تو دو ماه اینجا پیشمون موند و کلی هم صبوری کرد و هیچی نگفت. ضمنا تو رو هم خیلی دوست داره و انگار که تو هم اینو می فهمی. چون خیلی خوب باهاش ارتباط برقرار کردی و کلی باهاش حرف می زنی و به روش می خندی و ذوق می کنی. بابای عزیز تر از جانم دوستت دارم و به پاس تمام مهرب...
نویسنده :
باباي ترنّم
15:06